در دست تعمیر:)

ساخت وبلاگ

نتیجه نهایی کنکور ارشد اومد

با اینکه چیزی نخونده بودم ولی رتبم برای دانشگاه آزاد خوب بود

روانشناسی بالینی آزاد قبول شدم

تا همین الان درگیر جواب تبریک دادن و قول شیرینی بودم

الان؟ گریه میکنم

ترکیبی از استرس و شادی و غمم

حال عجیبی دارم

فعلا باید منتظر نتیجه استعداد درخشان هم بمونم، اگه با اون واحد بهتری قبول شدم بین این دوراهی میمونم که استعداد برم یا همین رو؟

در دست تعمیر:)...
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 2:48

آخرین کلاسای دوره کارشناسیم امروز تموم شد

با همکلاسیا و استاد دورهم جشن گرفتیم، بغض کردیم و خاطرات رو یادآوری کردیم

یه فصل مهم دیگه از زندگیم داره تموم میشه

حالم؟ آشوب‌تر از همیشه

تغییر همیشه سخت و دردناکه

دلتنگم

ناراحتم

شادم

‌‌‌‌‌...

من جمع اضدادم!

در دست تعمیر:)...
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 53 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1402 ساعت: 16:19

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

در دست تعمیر:)...
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1402 ساعت: 16:19

تو آشپزخونه‌ی خوابگاه مشغول شام پختن بود (صداش انقدر خوبه که "رادیو" صداش می‌زنیم و به شوخی میگیم منتظریم بالاخره یه روز با صدای واقعیت که وحشتناکه باهامون حرف بزنی چند روز قبل تو اینستا، باکس گذاشته بود که یه بیت شعر بنویسید تا با صدای خودم براتون بخونم و استوری کنم منم چند تا براش نوشته بودم) رفتم آشپزخونه تا لیوانم رو بشورم همون حین که ادویه میریخت گفت: نلی این بیت که اون روز خوندم رو برای رلت بفرست، به حال و هوات میخوره: در دلم خواستن مرگ کسی نیست ولی/ کاش هر کس به تو دل بست بیاید خبرش لبخند زدم، گفتم: میدونی چی بیشتر وصف حالمه؟... غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن/ روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد یه لبخند تلخ زد... یاد کراشش افتاده بود طبق معمول نگاهم کرد و گفت: نلی بیتایی که اون روز نوشتی خیلی قشنگ بودن گفتم: همیشه تو زندگیم این مدلی بودم که رو یه بیت قفلی زدم و هیچکس نفهمید که هر بیتی که روش زوم میکنم اون تایم سرلوحه‌ی زندگیمه مثلا الان گیر این مصرعم "اندکی در جلد یک دیوانه باید زیستن" چون الان دقیقا این سبک زندگی میکنم و از ته دلم راضیم، منطق راه دیگه‌ای برای زندگیم نشون میده ولی من دیوونه بودن رو دوست دارم. قبل‌تر روی این بیت زندگی می‌کردم و خوشحالم که ازش گذشتم: دیدم که برنداشت کسی نعشم از زمین/ خود نعشِ خود به شانه گرفتم گریستم گفت: منم که میدونی قبلا روی چی قفلی بودم و دوتایی زیر لب زمزمه کردیم: مُو موسی هم بِشُم آسیه از آبُم نمیگیره مُو خطِ دکترم خالو کسی قابُم نمیگیره + از پست‌های کانالم که هوس کردم اینجا هم نشر بدم:) ++ برخلاف اکثر پست‌های قدیمیم، این نوشته داستان و خیال نیست:) +++ دیگه قلمم هم خسته شده ولی این میلِ به نوشتن تمومی نداره. Adblock در دست تعمیر:)...ادامه مطلب
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 146 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:12

آپاندیسی که بی هوا من رو زیر تیغ جراح برد و زندگی‌ای که بی‌نهایت غیرقابل پیش‌بینیه

هنوز زنده‌ام و این هم نتونست من رو شکست بده (بخیه‌ها اون گوشه راست پایین شکمم دارن دهن‌کجی میکنن)

افکار مریضی که دوباره دارن هجوم میارن و منی که اینبار با نیروی کمکی تازه نفس میخوام جلوشون ایستادگی کنم‌

برام موفقیت آرزو کنید لطفا

در دست تعمیر:)...
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 81 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 18:12

مدتیه جوهر قلمم خشک شده و دیگه نمی نویسم، وبلاگ و کانال جدید هم نتونست من رو سر ذوق بیاره. انگار جز اینجا هیچ جای دیگه ای نمیتونه خونه ی من باشه اما افسوس که اینجا دیگه خونه ی امن من نیست:( چند بار خواستم پست ها و وبلاگ رو برای همیشه پاک کنم اما نتونستم، اینجا مخزن خاطرات روزای سختمه، همون کنج تنهایی ای که شنونده ی غرغرام بود و پناهگاه اشک هام. اگه بخوام از خودم بگم، میتونم این نوید رو بدم که انگار روزای خوب دارن میان، انگار قرعه داره به نام من میفته، انگار تازه نوبت بازی من داره میرسه، انگار زندگیم داره تبدیل به زندگی میشه نه صرفا زنده موندن. نمیدونم دووم این حال چقدره و شدتش قراره چقدر بشه ولی دوسشون دارم. راستی هنوزم کسی اینجا رو میخونه؟ هنوز این خونه ی خاک گرفته میزبان کسی هست؟ * تیتر از بیدل دهلوی در دست تعمیر:)...ادامه مطلب
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 15:12

دلم گرفته و تنهایی و بغض گلومو چسبیده، میخوام یکم از حال این مدت که نبودمو با چند تا جمله بنویسم. عاشق شدم( منی که عشق ناباور بودم یهو به خودم اومدم و دیدم تماما او شدم). خوابگاهی شدم و تجربه ی سخت و جدیدیه. کلاسای حضوری خیلی بهتر از تصورمه. کل روز رو به شوق دیدنش میگذرونم، حتی برای نفس کشیدنش ذوق میکنم. نمیدونم حس اون به من چیه و این تصور که نکنه منو نخواد مثل خوره داره نابودم میکنه. مدام میگم کاش انتقالی بگیرم چون اگه منو نخواد دیدنش با دیگری برام عذاب محضه. اما اگه برم با غم ندیدنش چی کنم؟ دارم دیوونه میشم. * تیتر از سعدی در دست تعمیر:)...ادامه مطلب
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 142 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 15:12

خسته ام، خسته از چشم باز کردن تو کشوری که هر روز آبستن حوادث تلخ جدیدی هست. نصفه شب بیدار میشم گوشیمو چک میکنم و خواب از سرم میپره...صبح شروع میشه با خبر سقوط.... روز قبل هم که کرمان و ... چند روز قبل در دست تعمیر:)...ادامه مطلب
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 146 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 7:26

با اینکه هنوز تا عید یک ماه مونده، خونه تکونی رو شروع کردم و به دفتر خاطراتم برخوردم، متاسفانه فقط همین یه خاطره مونده و بقیه رو نمیدونم چرا ولی همون زمان پاره کردم. خاطره مربوط به وقتی هست که دوم راه در دست تعمیر:)...ادامه مطلب
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 7:26

Barooon96.blogfa.com



Alireza.nk1828


Komeylamiri


@ggclubz776

در دست تعمیر:)...
ما را در سایت در دست تعمیر:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fnelii75f بازدید : 154 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 3:11